اطلاعات عمومی

اطلاعات عمومی در همه موارد

اطلاعات عمومی

اطلاعات عمومی در همه موارد

برای سوزاندن نیم کیلو چربی چقدر پیاده روی کنیم؟

برای سوزاندن نیم کیلو چربی چقدر پیاده روی کنیم؟


fat

برای کاهش نیم کیلوگرم از چربی بدن باید حدود 3500 کالری اضافی را با انجام فعالیت جسمی بسوزانید. پیاده‌روی یا دویدن آرام (جاگینگ) باعث سوزاندن حدود 100 کالری به ازای هر مایل (1.6 کیلومتر) می‌شود. به ازای هر 35 مایل (56 کیلومتر) پیاده روی نیم کیلوگرم از چربی بدن‌تان کاسته خواهد شد، به شرطی که میزان دریافت غذا و سایر فعالیت‌های جسمی‌تان ثابت بماند.

اگر پیاده‌روی سریع (با سرعت 6.5 کیلومتر در ساعت) به مدت نیم ساعت برای پنچ روز در هفته انجام دهید، حدود 16 کیلومتر در هفته را خواهید پیمود و در پایان سه هفته و نیم، حتی اگر میزان کالری‌های مصرفی‌تان ثابت بماند، احتمالا نیم کیلوگرم از وزن‌تان کاهش خواهد یافت. اگر در همین مدت میزان دریافت کالری از راه غذا را در حد چند صد کالری در روز کاهش دهید، می‌توانید سرعت کاهش وزن را بیشتر کنید
.

غذاهای ضد سرماخوردگی

غذاهای ضد سرماخوردگی


cold

همان طور که می‌دانید رژیم غذایی و سبک زندگی در ابتلا و درمان خیلی از بیماری‌ها و شرایط بالینی نقش تعیین‌کننده‌ای دارند؛ اما یکی از بیماری‌هایی که در فصل پاییز شیوع بالایی می‌گیرد سرماخوردگی و آنفلوانزا است. وقتی خودمان یا یکی از نزدیکانمان به سرماخوردگی و آنفلوانزا مبتلا می‌شویم، همین طور توصیه‌های تغذیه‌ای است که از این طرف و آن طرف به گوش می‌رسد؛ اما دیگر وقت آن رسیده که به این موضوع نگاه کاملا علمی داشته باشیم. چیزی که در پیشگیری و درمان سرماخوردگی مهم است تقویت سیستم ایمنی بدن است؛ اما چگونه؟ چطور سیستم ایمنی بدنمان را تقویت کنیم؟

1. به مواد غذایی طبیعی تکیه کنید نه مکمل‌ها!

مواد غذایی که ما می‌خوریم فقط ویتامین و املاح نیستند. چیزی که ما می‌خوریم یک بسته تغذیه‌ای با تمام خواص خالص تغذیه‌ای است. برای مثال، خوردن یک پرتقال از مصرف مکمل ویتامین C برای بدن بسیار بسیار مفیدتر است. پرتقال فقط ویتامین C نیست. ترکیبی است از ویتامین‌ها و املاحی مانند منیزیم، پتاسیم، فولات، ویتامین B6 و مقادیر بالایی از آنتی‌اکسیدان‌ها و فلاوونوئیدها.

و اما درباره ویتامین C

درحالی‌که همه ما باور داریم که ویتامین C برای تقویت سیستم ایمنی حائز اهمیت است، مطالعه‌ها نشان داده‌اند که مکمل‌ ها حتی در مقادیر بسیار بالای ویتامین C نیز در پیشگیری از سرماخوردگی و آنفلوانزا تأثیر قابل‌توجهی نخواهد داشت. درحالی‌که همچنان این اعتقاد وجود دارد که مصرف میوه و سبزی غنی از ویتامین C در تقویت سیستم ایمنی بسیار مهم و تأثیرگذار است. پس فراموش نکنید علت قدرت میوه و سبزی در پیشگیری از سرماخوردگی و تقویت ایمنی محتوای بالای ویتامین A، ویتامین E، فلاوونوئیدها، آنتی‌اکسیدان‌ها و البته ویتامین C طبیعی آن‌هاست. برای این منظور بهتر است از میوه‌ها و سبزی‌هایی مانند پرتقال، گریپ‌فروت و سایر مرکبات استفاده کنید.

2. پروتئین‌های سالم و غلات کامل را به رژیم غذایی خود وارد کنید

بهتر است برای تامین پروتئین مورد نیاز بدن از منابع خالص آن مانند ماهی، لبنیات کم چرب، حبوبات، ماکیان، غلات کامل، مغزها و دانه‌های روغنی استفاده کنید. فراموش نکنید از آنجایی که پروتئین‌های گیاهی از لحاظ محتوای اسیدهای آمینه کامل نیستند، در صورت علاقه به مصرف پروتئین‌های گیاهی لازم است از چند منبع استفاده کنید و حتماً حداقل یک نوع پروتئین حیوانی را در رژیم غذایی خود داشته باشید.

اما انگار خیلی دیر شده! شما سرماخورده‌اید؟!

از استراحت و مراقبت‌های لازم جهت درمان سرماخوردگی و آنفلوانزا که بگذریم، رعایت برخی نکات و توصیه‌های تغذیه‌ای روند بهبودی بیماری را سریع‌تر و البته خوش‌مزه‌تر خواهد کرد.

1. سیر خام

وقت آن رسیده که با این ماده غذایی کمی مهربان‌تر باشیم. سیر یکی از قوی‌ترین مهاجمین علیه سرماخوردگی است. سیر حاوی ترکیباتی به نام آلیون و آلیسین است که دارای خواص ضد ویروسی فوق‌العاده‌اند؛ بنابراین سیر قادر خواهد بود تا با ویروس‌های سرماخوردگی و آنفلوانزا بجنگد و آن‌ها را از پا در آورد. فراموش نکنید که برای رسیدن به خواص واقعی سیر لازم است آن را به صورت خام استفاده کنید و البته بجوید؛ اما از آنجایی که جویدن سیر می‌تواند برای برخی افراد از سخت‌ترین کارهای دنیا باشد، بهتر است آن را خردکرده و هر 3 یا 4 ساعت یک‌بار مقداری از آن را بدون جویدن ببلعید و یا از قرص‌هایی که در حال حاضر در تمام داروخانه‌ها وجود دارند استفاده کنید.

2. پیاز

درست مانند سیر، پیاز هم حاوی ترکیبات ضد میکروبی به نام آلیون و الیسین است. برای رسیدن به خواص درمانی آن در درمان سرماخوردگی و آنفلوانزا، لازم است هر چند ساعت یک‌بار یک ورق نازک از آن را به صورت خام مصرف کنید.

3. ماهی

ماهی‌های روغنی، مخصوصاً ماهی سالمون و ماهی تن سرشار از اسیدهای چرب امگا 3 هستند. ترکیبی که در کاهش التهاب ناشی از بیماری در بدن بسیار موثر است. التهاب مزمن از عملکرد صحیح سیستم ایمنی جلوگیری می‌کند و می‌تواند به بیماری‌هایی مانند سرماخوردگی و آنفلوانزا و خیلی بیماری‌های دیگر منجر شود.

4. روی را دریابید

طی مطالعه‌های انجام‌شده مکمل‌یاری با روی در کاهش دوره ابتلا به سرماخوردگی و نیز در تخفیف علائم آن نقش قابل‌توجهی داشته است؛ اما مسئله آنجاست که بسیار دیده شده مکمل‌یاری با روی عوارضی مانند تهوع و سردرد را به دنبال دارد. در صورتی که اگر این روی از طریق رژیم غذایی تامین شود علاوه بر اینکه جذب و کارایی بالاتری خواهد داشت، عوارضی هم به دنبال ندارد.

5. ادویه‌ها

ادویه‌هایی مانند زردچوبه، زعفران و دارچین منابع غنی از آنتی‌اکسیدان‌ها هستند که سیستم ایمنی را تقویت می‌کنند. برای رسیدن به خواص درمانی این ادویه‌ها لازم است روزانه یک قاشق چای‌خوری از آن‌ها را مصرف کنید. بد نیست آن‌ها را به وعده‌های غذایی وارد کنیم؛ مثلاً چای دارچین می‌تواند یکی از بهترین انتخاب‌ها برای صبحانه باشد.

6. سوپ مرغ واقعاً کارساز است

مادربزرگ‌ها همیشه این اعتقاد را دارند که سوپ خانگی پایان سرماخوردگی و آنفلوانزاست. امروزه محققان ضمن تشکر از این مادربزرگ‌ها دریافته‌اند که سوپ می‌تواند یک ضد ویروس واقعی باشد؛ اما چگونه؟
یکی از نظریه‌ها از این قرار است که سوپ با افزایش دمای بینی و گلو محیط را برای رشد و فعالیت ویروس‌ها نامناسب می‌کند. متخصصین تغذیه همچنین معتقدند که خود سوپ هم به ذات خود حاوی خواص ضدویروس است. از مرغ و سبزی‌های آن گرفته تا ادویه‌های به‌کاررفته در آن، همگی ترکیباتی دارای خواص ضدویروس و ضدسرماخوردگی هستند
.

دانلود کتاب الغدیر

دانلود کتاب الغدیر

http://www.mashreghnews.ir/fa/news/353568/%D8%B1%D8%A7%D9%87-%D8%B4%D8%B1%DB%8C%DA%A9-%D8%B4%D8%AF%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%AB%D9%88%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D9%84%D8%BA%D8%AF%DB%8C%D8%B1-%D8%B2%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%AA-%D8%AC%D8%A7%D9%85%D8%B9%D9%87-%DA%A9%D8%A8%DB%8C%D8%B1%D9%87-%D8%A8%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%AF-%D8%AA%D8%A7-%D8%B4%DB%8C%D8%B9%D9%87-%D8%A8%DB%8C-%D8%B3%D9%88%D8%A7%D8%AF-%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%B4%DB%8C%D8%AF-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%84%D9%88%D8%AF-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D9%84%D8%BA%D8%AF%DB%8C%D8%B1



دانلود کتاب درباره غدیرخم

http://www.mashreghnews.ir/fa/news/353541/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%A2%D8%B4%D9%86%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D8%B9%D9%85%D9%82-%D8%A2%D9%85%D9%88%D8%B2%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B1-%D8%A7%D9%84%D9%85%D9%88%D9%85%D9%86%DB%8C%D9%86%D8%B9-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%84%D9%88%D8%AF


دانلود مجموعه صوتی شهبای پیشاور

http://www.mashreghnews.ir/fa/news/353454/%D8%AF%D9%81%D8%A7%D8%B9-%D8%AC%D8%AF%DB%8C-%D9%88-%D9%BE%D8%B1%D8%A7%D9%86%DA%AF%DB%8C%D8%B2%D9%87-%D8%B3%D9%84%D8%B7%D8%A7%D9%86%E2%80%8F%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%A7%D8%B9%D8%B8%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D8%B2-%D9%88%D9%84%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D8%A8%D9%86-%D8%A7%D8%A8%DB%8C%D8%B7%D8%A7%D9%84%D8%A8%D8%B9-%D9%81%D8%A7%DB%8C%D9%84%E2%80%8C-%D8%B5%D9%88%D8%AA%DB%8C-%D9%88-%D9%86%D8%B3%D8%AE%D9%87-pdf




مناظره عالمان شیعه و سنی 

http://www.mashreghnews.ir/fa/news/353429/%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%B8%D8%B1%D9%87-%D8%B9%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%B4%DB%8C%D8%B9%DB%8C-%D9%88-%D8%B9%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%87%D9%84-%D8%B3%D9%86%D8%AA-%D8%A8%D8%B1-%D8%B3%D8%B1-%D9%85%D8%B3%D8%A6%D9%84%D9%87-%D8%BA%D8%AF%DB%8C%D8%B1-%D8%AE%D9%85-%D8%B4%DB%8C%D8%AE-%D9%85%D9%81%DB%8C%D8%AF-%DA%86%DA%AF%D9%88%D9%86%D9%87-%D8%B9%D8%A7%D9%84%D9%85-%D8%B3%D9%86%DB%8C-%D8%B1%D8%A7-%D8%AD%DB%8C%D8%B1%D8%AA-%D8%B2%D8%AF%D9%87-%DA%A9%D8%B1%D8%AF

بررسی مالکیت فلسطین در تورات/ 7

این مطلب عینا از سایت خبرگزاری مشرق برداشته شده
بررسی مالکیت فلسطین در تورات/ 7
و چون بینید که اورشلیم به لشکرها محاصره شده است، آنگاه بدانید که خرابی آن رسیده است. آنگاه هر که در یهودیّه باشد، به کوهستان فرار کند و هر که در شهر باشد، بیرون رود و هر که در صحرا بُوَد، داخل شهر نشود. زیرا که همان است ایام انتقام، تا آنچه مکتوب است تمام شود. لیکن وای بر آبستنان و شیردهندگان در آن ایّام، زیرا تنگی سخت بر روی زمین و غضب بر این قوم حادث خواهد شد. و به دم شمشیر خواهند افتاد و در میان جمیع امّت‌ها به اسیری خواهند رفت و اورشلیم پایمال امّت‌ها خواهد شد.

 صهیونیست‌ها با استناد به تورات، مدعی مالکیت فلسطین هستند. مطالعه تورات نشان می‌دهد که خداوند زمین فلسطین را به ابراهیم(ع) عطا فرمود و به او تأکید کرد که نسل او باید موحد باشند وگرنه خداوند آنها را از این زمین اخراج خواهد فرمود. این شرط به وسیلۀ حضرت موسی(ع) نیز مؤکد شد و خدای حکیم در این خصوص از یهود پیمان محکمی گرفت. اما این شرط رعایت نشد و خداوند دو نوبت بنی‌اسرائیل را از فلسطین تبعید فرمود و در نوبت سوم آنها را برای همیشه نفی بلد کرد. بنی‌اسرائیل نخستین مرتبه در زمان یوسف(ع) به مصر تبعید شدند و تا چهار نسل در آنجا ماندند تا وقتی که خداوند به واسطۀ حضرت موسی(ع) آنها را به فلسطین باز آورد. نوبت دومِ تبعید یهود، در سال 586 قبل از میلاد به بابل بود البته بعد از آنکه بخت النصر اورشلیم را فتح کرد و معبد سلیمان را تخریب نمود. و نهایتاً در سال هفتاد میلادی، چهل سال بعد از آنکه حضرت عیسی(ع) با یهودیان اتمام حجّت کرد، بلای بزرگ خداوند به توسط رومیان و سردار آنها تیتوس بر این قوم نازل گشت و یهودیان برای ابد از فلسطین اخراج شدند. خداوند در قرآن یهودیان را مخاطب ساخته حکم می‌فرماید که تنها راه بازگشت ایشان به فلسطین آن است که توبه کنند و از راه پدران خود بازگشت نمایند. این موضوع از آیۀ هشتم سوره إسراء استنباط می‌شود (عَسىَ‏ رَبُّکُم‏ أَن یَرْحَمَکُم وَ إنْ عُدتُم عُدْنَا).

یهودیان بهتر از هر کس دیگر، به این حقایق واقفند و برای همین است که تا هجده قرن بعد از اخراجشان از فلسطین، برای بازگشت به آن زمین مقدس اقدامی نکردند. اما بدعت گذاران یهود در اواخر قرن 19 مدعی مالکیت فلسطین بر اساس تورات شدند. این سلسله مقالات، سعی دارد با زبانی ساده این ادعای صهیونیست‌ها را بررسی کند.

********

عیسی(ع): اگر توبه نکنید به زودی از فلسطین اخراج می‌شوید

بازگشت یهود از اسارت بابل

پس از فتح بابل به دست کورش، یهودیان از آن شهر آزاد شده به فلسطین بازگشتند. لکن‌ بدون‌ امداد خداوند نتوانستند معبدی برای پرستش او بنا کنند. چرا که معبد خدا فقط باید به توسط انبیای هر قوم بنا شود. این موضوع از زبان موسی(ع) در خطاب به قومش مؤکد گشته که عبادت و قربانی را فقط در مکانی که خداوند برخواهد گزید به جای آور:

با حذر باش که در هر جایی که میبینی قربانیهای سوختنی خود را نگذرانی. بلکه در مکانی که خداوند در یکی از اسباط تو برگزیند در آنجا قربانیهای سوختنی خود را بگذرانی و در آنجا هر چه من به تو امر فرمایم به عمل آوری (تثنیه 12/ 13 و 14).[1]

همانطور که در قسمت‌های قبل آمد، قرآن مجید کلیات این موضوع را در سورۀ حج مؤکد کرده است که معابد (مَنسَک‌ها) در هر قومی از سوی خدای تعالی معین می‌شود، یعنی به توسط انبیای هر قوم:

و براى هر امتى عبادتگاهی نهادیم تا نام خدا را بر حیوانات بسته‌زبان که روزیشان کرده است یاد کنند. پس معبود شما خداى یگانه است، مطیع او شوید و فروتنان را بشارت ده (حج/ 34). وَ لِکُلِّ اُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنسَکاً لِّیَذْکُرُواْ اسْمَ اللهِ عَلىَ‏ مَا رَزَقَهُم مِّن بَهِیمَةِ الأنْعَامِ فَإلهُکمُ‏ إلَهٌ وَاحِدٌ فَلَهُ أسْلِمُواْ وَ بَشِّرِ الْمُخْبِتِین.

اگرچه یهودیان مکان معبد ویران سلیمان را در اختیار داشتند ولیکن قادر نبودند بنای آن را تجدید کنند. نزدیک به یکصد سال گذشت (از 538 تا 444 قبل از میلاد) تا اینکه‌ خداوند به‌ مدد دو نبی به نامهای عَزرا و نَحَمیا، یهودیان را نصرت‌ بخشید تا معبد دوم و خانه‌ها و حصارهای‌ اورشلیم‌ را بسازند.

عیسی(ع): اگر توبه نکنید به زودی از فلسطین اخراج می‌شوید

ظهور عیسی(ع)

حضرت عیسی(ع) در حدود سال 30 میلادی به پیامبری مبعوث شد. رسالت آن حضرت آنطور که از اناجیل مسیحی برمی‌آید توبه دادن یهودیان بوده است. به این معنا که بعد از 470 سال که از ساخت معبد دوم می‌گذشت یهودیان به سمت ظلم و شرک گراییده، خصوصاً کاهنان قوم شدیداٌ یاغی شده بودند.

اولین جمله‌ای که انجیل متی از حضرت عیسی(ع) در خطاب به مردم نقل کرده، این است:

از آن هنگام عیسی به موعظه شروع کرد و گفت: توبه کنید زیرا ملکوت آسمان نزدیک است (متی 4/ 17).

مقصود از «ملکوت خدا» در اینجا، «روز داوری» (Judgment day) یا «روز عقوبت یهود» است[2] که طبق تحذیر پیشین انبیاء در آن روز دشمنان یهود برای نابودی اورشلیم و اخراج یهود، به آنها حمله‌ور می‌شوند.

همچنین مطابق اناجیل مأموریت حضرت یحیی(ع) که اندکی قبل از حضرت عیسی(ع) شروع به کار کرده نیز همین است:

و در آن ایام یحیی تعمید دهنده در بیابان یهودیه ظاهر شد و موعظه کرده می‌گفت: توبه کنید زیرا ملکوت آسمان نزدیک است (متی 3/ 1 و 2).

و در ادامه آمده است:

پس‌ چون‌ بسیاری از فریسیان‌ و صدّوقیان‌ را دید که‌ به جهت‌ تعمید وی می‌آیند، بدیشان‌ گفت‌: ای افعی‌زادگان‌، کِه‌ شما را اعلام‌ کرد که‌ از غضب‌ آینده‌ بگریزید؟ اکنون ثمرۀ شایستۀ توبه بیاورید، و این سخن را به‌ خاطر خود راه مدهید که پدر ما ابراهیم است. زیرا به شما می‌گویم خدا قادر است که از این سنگ‌ها فرزندان برای ابراهیم برانگیزاند. و الحال تیشه بر ریشۀ درختان نهاده شده است، پس هر درختی که ثمرۀ نیکو نیاورد، بریده و در آتش افکنده شود (متی 3/ 7 تا 10).

همانطور که دیده می‌شود در انجیل متی، اولین سخن حضرت عیسی و یحیی یکسان است. هر دو نبی سعی داشته‌اند مردم را از عقوبت خداوند بترسانند و تأکید نمایند که اگر توبه نکنند، به زودی ریشۀ درخت یهود از فلسطین کنده خواهد شد.

گرچه اغلب قوم‌ یهود، مرید حضرت عیسی(ع) گشتند لیکن‌ کاهنان‌ و کاتبان که‌ معبد و کنیسه‌ها را در اختیار داشتند او را خوش‌ نداشتند و برای سخنرانی‌های او موانعی ایجاد می‌کردند. لذا آن حضرت مجبور می‌شد شهر به شهر بگردد و اغلب در خانه‌های مردم موعظه کند. او دوازده حواری برای خویش برگزیده بود تا علاوه بر تعلیم آنها، شاهدان سخنان و معجزاتش باشند (انجیل لوقا 24/ 48 ـ اعمال رسولان 1/ 8 ـ قرآن: آل‌عمران/ 53).

عیسی(ع): اگر توبه نکنید به زودی از فلسطین اخراج می‌شوید


عیسی(ع)، کاهنان یهود را محکوم می‌کند

حضرت‌ عیسی(ع‌) با سخنان و معجزات شگفت خود موفق شد تا اغلب مردم را به خدا دعوت کند و آنها را توبه دهد. لکن کاهنان‌ یهود نه تنها به او ایمان نیاوردند بلکه چند نوبت قصد دستگیری و قتل او را کردند (متی‌ 21/ 46 - 26/ 4 و 5 ـ لوقا 20/ 19 و 20). ولی علاقۀ وافر مردم به عیسی(ع) و ازدحام آنها بر وی، باعث شده بود که کاهنان نتوانند به مراد خود برسند (مرقس‌ 12/ 12 - 14/ 1 و 2 - لوقا 19/ 47 و 48 - 20/ 19 - یوحنا 11/ 47 تا 54).

 عیسی(ع‌) کاهنان را مقصر اصلی گناهان مردم می‌شمرد و آنها را چنین‌ هشدار می‌داد:

وای‌ بر شما که‌ مقابر انبیاء را بنا می‌کنید و پدران‌ شما ایشان‌ را کشتند. پس‌ به ‌کارهای‌ پدران‌ خود شهادت‌ می‌دهید و از آنها راضی‌ هستید. آنها ایشان‌ را کشتند و شما قبرهای‌ ایشان‌ [= انبیاء] را می‌سازید. از این‌ رو حکمت‌ خدا نیز فرموده‌ است‌ که‌ به‌ سوی ایشان‌ انبیاء و رسولان‌ می‌فرستم‌ و بعضی‌ از ایشان‌ را خواهند کشت‌ و بر بعضی جفا خواهند کرد تا انتقام‌ خون‌ جمیع‌ انبیاء که‌ از بنای‌ عالم‌ ریخته‌ شده‌ از این‌ طبقه ‌[=کاهنان‌ و کاتبان] گرفته‌ شود؛ از خون‌ هابیل‌ تا خون‌ زکریا که‌ در میان‌ مذبح‌ و هیکل کشته‌ شد. بلی‌ به‌ شما می‌گویم‌ که‌ از این‌ فرقه‌ [کاهنان و فریسیان] بازخواست‌ خواهد شد. وای بر شما ای‌ فقها، زیرا کلید معرفت [= تورات]‌ را برداشته‌اید که‌ خود داخل‌ نمی‌شوید و داخل‌شوندگان‌ را هم‌ مانع‌ می‌شوید.[3] (انجیل‌ لوقا 11/ 47 تا 52)

عیسی(ع‌) با استفاده از مزامیر داوود(ع) با کاهنان یهود‌ احتجاج می‌کرد که‌ چرا به مردم تعلیم می‌دهند که ماشیح یعنی پیامبر خاتم از نسل‌ داوود(ع‌) خواهد آمد؟ انجیل متی بعد از این نقل، نوشته است که کاهنان نمی‌توانستند جواب او را بدهند [4] (انجیل‌ متی‌ 22/ 41 تا 45). پس‌ آنگاه عیسی(ع)‌ به‌ مذمّت‌ اکید ایشان‌ پرداخت.‌ این مذمت و‌ موعظه عیسی(ع)،‌ سراسر باب‌ 23 از انجیل متی‌ را در بر گرفته‌ و حضرتش در ختام‌ آن‌، از خرابی قریب‌الوقوع اورشلیم خبر داده‌ است‌:

ای‌ اورشلیم‌، اورشلیم‌، قاتل‌ انبیاء و سنگسارکنندۀ مرسلان‌ خود! چند مرتبه خواستم‌ فرزندان‌ تو را جمع‌ کنم‌ مثل‌ مرغی‌ که‌ جوجه‌های‌ خود را زیر بال‌ خود جمع می‌کند و نخواستید. اینک‌ خانۀ شما برای‌ شما ویران‌ گذارده‌ می­شود. (متی‌ 23/ 37 و 38)

اما کاهنان یهود به جای اندیشه کردن به عاقبت قوم و تحذیراتی که خداوند در تورات موسی(ع) به جهت ویرانی اورشلیم و باز پس گرفتن ارض مقدس از ایشان، مذکور داشته بود و حضرت عیسی(ع) نیز همان‌ها را به نحوی دیگر از سوی خداوند متذکر می‌شد، اکثرشان در این اندیشه بودند که با آمدن عیسی به معبد و با معجزات وی، کسب آنها از رونق افتاده و مردم دیگر سرسپردۀ آنها نیستند بلکه تابع عیسی(ع) شده‌اند.

عیسی(ع): اگر توبه نکنید به زودی از فلسطین اخراج می‌شوید


پیشگویی عیسی(ع) از خرابی اورشلیم و معبد دوم

مطابق انجیل لوقا، حضرت عیسی(ع) به حواریون خود از روزهای خرابی اورشلیم سخن می‌کند. او در ابتدای سخنش خبر می‌دهد که به زودی حتی یک سنگ از این معبد باقی نخواهد ماند:

و چون بعضی ذکر هیکل می‌کردند که به سنگ‌های خوب و هدایا آراسته شده است [عیسی] گفت، ایّامی می‌آید که از این چیزهایی که می‌بینید، سنگی بر سنگی گذارده نشود، مگر اینکه به زیر افکنده خواهد شد. و از او سؤال نموده، گفتند، ای استاد پس این امور کی واقع می‌شود و علامت نزدیک شدن این وقایع چیست؟ (لوقا 21/ 5 تا 7).

عیسی(ع) به حواریون خود خبر می‌دهد که روزی خواهد رسید که سلاطین و حاکمان شما را در بند کرده، خواهند کشت و جمیع مردم به جهت نام من از شما شاگردانم نفرت خواهند ورزید. لکن شما صبر کنید تا ایمان خود را حفظ کنید. آن حضرت سپس از روزهای حمله به اورشلیم خبر می‌دهد:

و چون بینید که اورشلیم به لشکرها محاصره شده است، آنگاه بدانید که خرابی آن رسیده است. آنگاه هر که در یهودیّه باشد، به کوهستان فرار کند و هر که در شهر باشد، بیرون رود و هر که در صحرا بُوَد، داخل شهر نشود. زیرا که همان است ایام انتقام، تا آنچه مکتوب است تمام شود. لیکن وای بر آبستنان و شیردهندگان در آن ایّام، زیرا تنگی سخت بر روی زمین و غضب بر این قوم حادث خواهد شد. و به دم شمشیر خواهند افتاد و در میان جمیع امّت‌ها به اسیری خواهند رفت و اورشلیم پایمال امّت‌ها خواهد شد تا زمان‌های امّت‌ها به انجام رسد. و در آفتاب و ماه و ستارگان علامات خواهد بود و بر زمین تنگی و حیرت از برای امّت‌ها روی خواهد نمود به‌ سبب شوریدن دریا و امواجش. و دل‌های مردم ضعف خواهد کرد از خوف و انتظار آن وقایعی که بر ربع مسکون ظاهر می‌شود (لوقا 21/ 20 تا 26).

عیسی(ع): اگر توبه نکنید به زودی از فلسطین اخراج می‌شوید


عیسی(ع) چطور از صلیب نجات یافت؟

مسیحیان به مصلوب شدن عیسی اعتقاد دارند، ولکن مسلمانان مطابق قرآن حکیم، معتقدند که امر بر دشمنان حضرت عیسی مشتبه شده و آنها او را نه کشته‌اند و نه یقیناً مصلوب کرده‌اند.[5] به جهت اثبات این مسئله برای مسیحیان، نیازی به استناد کردن به قرآن مجید نیست.

همانطور که پیش‌تر مذکور آمد، قرآن مجید در عنکبوت/ 46 به ما مسلمانان فرمان داده است تا در مباحثه با اهل کتاب فقط از روش «جدال احسن» استفاده کنیم. لهذا این مسئله را می‌توان از متن اناجیلِ اربعة مسیحیان به‌روشنی اثبات کرد و ما پیش‌تر در مقالۀ جداگانه‌ای به آن پرداخته‌ایم (نقدی بر مصائب خرافی مسیح(ع)). لکن در اینجا به جهت ارتباط مبحث، ناگزیر هستیم به رسالت حضرت عیسی(ع) و شبهۀ تصلیب او اشاره کنیم.

کلید حل معمای صلیب، آن است که تأمل کنیم که چرا از وقتی که عیسی ظاهراً دستگیر می‌شود کردار و سخنان او و همچنین رفتار مردم در قبال او تغییر می‌کند. جواب این است که یهودای اسخریوطی آن‌ حواری‌ خائنی‌ که‌ عیسی(ع‌) را به‌ سی سکۀ نقره به کاهنان‌ فروخته‌ بود (انجیل متّی ‌26/ 15) به‌ مکر خداوند چهره‌اش‌ به‌ هیئت‌ عیسی(ع‌) تبدیل‌ یافت. مردم‌ به‌ سبب جزع‌ و فزع‌ بسیار وی‌ و کفرگویی‌هایش‌ (متی‌ 26/ 65 - 27/ 46 ـ لوقا 22/ 68 ـ یوحنا 19/ 23) با یقین‌ به‌ اینکه‌ باطن عیسی را اکنون در وقت مواجهه با مرگ شناخته‌اند،‌ از پیروی آن حضرت‌ خارج‌ شده، وی را یک‌ فتنه‌گر و نبیّ‌ کذبه‌ و فرد گمراه‌کننده تلقی‌ کردند (لوقا 23/ 2 ـ یوحنا 7/ 12). لذا تمامی‌ قوم‌ غیرتمندانه‌ علیه‌ عیسی اجتماع‌ کرده‌، قتل‌ او را خواستند (متی‌ 27/ 25). حواریون نیز‌‌ از ترس‌ دستگیرشدن و برای حفظ جانشان،‌ پنهان‌ گشته‌ بودند (یوحنا 20/ 19).

کاهنان حکم قتل عیسی را از پیلاطس گرفتند و به سبب کینۀ شدیدشان از او، آن محکوم را عریان به دار کشیدند. فرد محکوم نیز عیسی بودن خود را انکار می‌کرد و مردم خصوصاً بدین سبب بر او غیور شده بودند و تا نمرد از پای ننشستند. یهودا به سرعت جان داد و یکی از متمولین به نام یوسف رامه‌ای جسد وی را از پیلاطس خرید. اما یک سرباز رومی قبل از آنکه جسد را پایین بیاورد برای اطمینان از مرگ وی، با نیزه شکمش را درید (انجیل یوحنا 19/ 34) و لذا مجبور شدند برای زایل کردن بوی متعفن جسد، به وقت تدفین حدود چهل لیتر از عطریات مصرف کنند.

لیکن‌ عیسای حقیقی چند روز پس‌ از واقعۀ تصلیب‌ در خانۀ محل‌ اختفای‌ حواریون‌ در اورشلیم،‌ بر ایشان ظاهر شد و عملاً شهادت‌ داد که‌ زنده‌ است‌ (یوحنا 20/ 19 و 20) و عیب و آسیبی‌ بدو نرسیده‌. حواریون‌ نیز مثل‌ باقی‌ مردم‌ او را مصلوب‌ می‌پنداشتند؛ البته بجز پطرس‌ که‌ هویت‌ آن‌ مصلوب‌ را تأیید نکرده‌ و حتی بر او دشنام‌ و لعنت نیز‌ فرستاده‌ بود (متی ‌26/ 74). حواریون‌ با دیدن‌ عیسی(ع‌) گمان‌ می‌بردند که‌ روح‌ وی را می‌بینند و ابتدائاً از فرط خوشی،‌ سخنانش را تصدیق‌ نمی‌کردند (لوقا 24/ 36 تا 45 ـ یوحنا 20/ 20). لیکن‌ او عیسای‌ حقیقی‌ بود و مصلوب‌ هم‌ نگشته‌ بود. مردم‌ مجدداً برای‌ دیدار عیسی(ع) ‌و بیعت‌ با وی به‌ دیدارش‌ آمدند و حضرتش چند روز بعدتر به وقت ظهر از فراز کوه‌ زیتون‌ در اورشلیم‌، به توسط فرشتگان به‌ آسمان‌ بالا برده شد‌ (اعمال‌ رسولان‌ 1/ 9).

پس از چند روز،‌ پطرس وصیّ عیسی(ع)، در جمع 120 نفر از شاگردان و پیروان عیسی(ع)، از عاقبت‌ شوم‌ یهودا سخن گفت که در منظر همۀ مردم اورشلیم،‌ به عقوبت خیانت، شکمش پاره گشته امعایش بیرون ریخته است (اعمال‌ 1/ 15 تا 19). او چندی بعد در معبد به‌ مردم‌ گفت‌ که‌ شما آن‌ مصلوب‌ را نشناختید (یعنی در حقیقت‌ او عیسی نبوده است) و لذا بایست اکنون توبه‌ کرده‌ به‌ سوی‌ خداوند بازگردید تا بقای‌ شما در این‌ زمین‌ فلسطین‌ ابدی‌ باشد (اعمال‌ 3/ 17 تا 19).

مصلوب‌ نشدن‌ عیسی(ع‌) برای‌ همۀ مردم‌ علن‌ شده‌ بود و کاهنان‌ هم‌ نمی‌توانستند آن‌ را انکار نمایند (اعمال‌ 4/ 16). ولی‌ ایشان‌ آرام‌ ننشسته‌ و به‌ مقابلۀ فیزیکی‌ و قتل ‌ایمان‌آورندگان‌ به‌ عیسی(ع‌) پرداختند (اعمال‌ 6/ 13 - 7/ 58 - 9/ 2). شائول‌ مشهور به‌ پولس‌ نیز‌ در این‌ کار با ایشان‌ معاونت‌ داشت‌ (اعمال‌ 8/ 1 - 9/ 1 و 13). بعدها او مقابله‌ فرهنگی‌ را ترجیح‌ داد و به‌ خارج‌ از فلسطین‌ رفته‌ و به‌ مصلوب‌ شدن‌ عیسی‌(ع‌) شهادت‌ می‌داد در حالی‌ که‌ او حتی یک لحظه هم‌ عیسی‌(ع‌) را ندیده‌ بود و حتی شاهد واقعۀ تصلیب هم نبود. جفا به‌ پیام‌ و رسالت‌ عیسی‌(ع‌) -- این‌ آخرین‌ نبی‌ بنی‌اسرائیل‌ -- آنچنان‌ عظیم‌ شد که‌ برخی‌ از حواریونش را کشتند (اعمال‌ 12/ 2) و در مورد مصلوب‌ شدن‌ یا نشدن عیسی‌(ع‌) شبهه‌ها افکندند.

در اینجا به یکی از شبهه‌ها اشاره می‌کنیم. عموم مردم حضرت عیسی(ع) را دوست داشتند ولی وقتی یهودای اسخریوطی را در هیئت عیسی(ع) دستگیر کردند مردم دیدند که او عیسی بودن خود را انکار می‌کند و می‌گوید من عیسی نیستم. لذا از او نفرت کردند. بعد از ظهور مجدد عیسی(ع) معلوم شد که آن مصلوب، راست می‌گفته است. مردم نیز به درستی غیرتمند شده بودند و برای همین بود که تا حکم قتل او را از پیلاطس نگرفتند آرام نشدند. با وجود این، در اناجیل نوشته‌اند که حضرت عیسی(ع) گفته است که پیروان من باید خودشان را انکار کنند:

عیسی به شاگردان خود گفت، اگر کسی خواهد متابعتِ من کند، باید خود را انکار کرده و صلیب خود را برداشته، از عقب من آید (متی 16/ 24 ـ و مشابهتاً در مرقس 8/ 34 و لوقا 9/ 23).

مسیحیان، این جمله را به طور کنایی و معنوی تفسیر می‌کنند که اشتباه است. زیرا با تأمل در دو کلمۀ «انکار» و «صلیب» می‌شود فهمید که این دو واقعه با هم مقارن بوده‌اند. یعنی وقتی آن محکوم را «صلیب» بر دوش به سمت کوه جلجتا می‌بردند او در همان وقت عیسی بودن خودش را «انکار» می‌کرده است.

امیر اهوارکی


پاورقی‌ها

[1]. در این خصوص همچنین نگا. سفر تثنیه 12/ 5 تا 12 ـ 26/ 2 ـ 31/ 11

[2]. اصطلاح «ملکوت آسمان» یا «ملکوت خدا» که مکرراً در اناجیل مسیحی آمده از پیام‌های اصلی حضرت عیسی(ع) است و یکی از ابهامات انجیل‌ها محسوب می‌شود. مسیحیان، تحقیقات زیادی در این خصوص صورت داده و کتاب‌ها و مقالات بسیاری در این خصوص نوشته شده ولی هنوز جواب قانع کننده‌ای برای آن به دست نیامده است. لکن راقم در مقاله‌ای که 21 مهر 1381 در روزنامه جام‌جم منتشر شد سعی کرد به کمک سه آیه از قرآن این ابهام اناجیل را بر طرف نماید. این سه معنا به ترتیب زمانی عبارتند از:

1. عقوبت یهود از طرف خدا (خرابی معبد دوم، مذکور در إسراء/ 7)

2. ظهور ماشیح (مثال عیسی به دانۀ سریع الرشد یعنی بشارت به آخرین پیامبر، مذکور در فتح/ 29)

3. قیامت و روز جزا (گذشتن شتر از سوراخ سوزن، که با اعراف/ 40 مشابه است)

وجه مشترک هر سه معنا این است که این سه واقعه منحصراً به دست خدا است و یهود از آمدن هر سه کراهت دارد. لذا از آن به حکومت یا ملکوت خدا تعبیر شده است. این اصطلاح را نویسندگان سه انجیل نخست جعل کرده‌اند و نه حضرت عیسی(ع). لذا است که در انجیل چهارم دیده نمی‌شود.

اگرچه مسیحیان ادعا می‌کنند که دو انجیل اول و چهارم، توسط دو حواری به نام‌های متی و یوحنا نوشته شده‌اند لکن از قضا نویسندگان اناجیل مرقس و لوقا وقایع را غالباً بهتر نقل کرده‌اند. مثلاً باب‌های 24 و 25 متی که به حمله دشمنان برای خرابی اورشلیم اختصاص دارد با حوادث روز قیامت مخلوط شده است. مستر هاکس نویسنده قاموس کتاب مقدس این خطا را به جای اینکه به متی نسبت دهد به حضرت عیسی(ع) منسوب کرده، در مدخل «نبی، نبیین» اینطور نوشته است:

و بسیار از اوقات پیغمبران امورات آینده را بدون تمییز زمان مشاهده می‌نمودند چنانکه حوادث وقایع قریب‌العهد یا بعیدالعهد به یکسان به نظرشان می‌آمد... مثل مشتبه شدن خرابی اورشلیم به حوادث روز جزا در متی 24 و 25.

اولاً که در اینجا شأن حضرت عیسی(ع) بر خلاف عقیده رایج مسیحی نه خداوند خالق، بلکه حتی یک پیامبر معصوم نیز محسوب نشده است! ثانیاً واضح است که این خطا از نویسندۀ انجیل متی است و نه حضرت عیسی(ع). زیرا این وقایع در باب 21 انجیل لوقا بدون خلط زمانی نقل شده است که در بخش پیشگویی عیسی(ع) از خرابی اورشلیم، به آن خواهیم پرداخت.

[3]. علت این ذمّ شدید و مثل زدن به «کلید معرفت»، بدان سبب است که حضرت موسی(ع) تورات اصلی را به لاویان ــ و به بیان دقیق‌تر به نسل برادرش هارون ــ سپرد تا نسل ذکور از این سبط، به آموختن و تعلیم آن به مردم بپردازند، و لذا اسباط دیگر را چنین اجازتی نبود که کاهن و کاتب شوند. در قرآن مجید نیز منع کردن مردم از راه خداوند، به توسط احبار و رهبان یهود، مذکور است (نگا. توبه/ 34 و 31 ـ نساء/ 160). و ایضاً اینکه تابوت عهدِ حاوی الواح تورات، ماترکِ آل هارون بوده است (بقره/ 248) و اینکه ربانیون و احبار یهود مأمور به حفظ کتاب خدا یعنی تورات شده بودند (مائده/ 44) و عهد سپرده بودند تا آن را برای مردم بیان کنند (بقره/ 63 ـ آل‌عمران/ 187 ـ اعراف/ 169). اما چنین نکردند و کلام خداوند در تورات را، مخفی کرده اغلب آن را کتمان می‌نمودند (انعام/ 91) و آن را به انواع جعل و تحریف‌ها آلودند (بقره/ 79) تا اینکه خداوند تابوت عهد یعنی الواح تورات اصلی را به وقت خرابی معبد سلیمان در سال 586 قبل از میلاد از ایشان گرفت و آنها را از وزر و وبالی که بدان سبب بر دوش خود احساس می‌کردند آسوده کرد. از آن زمان تاکنون یهودیان در حسرت تابوت عهد هستند.

[4]. یهود هنوز منتظرند که ماشیح موعود از نسل حضرت داوود(ع) ظهور کند. اما جالب توجه است که حضرت موسی(ع) نیز طبق نقل تورات کنونی، آن نبی موعود را از نسل «برادران یهود» فرموده است و نه از نسل یهود! (سفر تثنیه 18/ 18). از آنجا که قوم بنی‌اسرائیل، فرزاندان اسرائیل ــ یعنی یعقوب(ع) هستند، لذا این «برادر»، یا بایست برادر یعقوب باشد و یا برادر پدرش اسحاق. اما یعقوب(ع) یک برادر به نام عیصو داشت که شرور بود و قوم ادوم از وی پدید آمد که در نهایت به بدکرداری‌شان منقرض شدند (ارمیاء 49/ 10 ـ عوبدیاء 10 و 18). لذا ماشیح موعود که بایست از نسل «برادر اسحاق» باشد یعنی از نسل حضرت اسماعیل. اگر کسی بشارات عهدین را به تفصیل ملاحظه کند خواهد دریافت که آن بشارات جز حضرت رسول‌الله(ص) مصداقی نداشته و نخواهد داشت.

[5]. در این خصوص نگا. نساء/ 157 و 158 و همچنین آل‌عمران/ 54 و 55. اما مورد جالب‌تری که مفسران قرآن آن را مغفول گذاشته‌اند آیۀ شریفۀ 115 از سورۀ مائده و آیه 56 از سورۀ آل‌عمران است که در یکی از حواریون مصداق دارد، کسی که به حضرت عیسی(ع) کافر شده است. اگرچه قرآن مجید نام این حواری را نیاورده لکن بر اساس قول یکسان هر چهار انجیل مسیحیان، واضح و مبین می‌شود که آن شاگرد عیسی که به معلمش کافر شده به او خیانت کرد، همان یهودای اسخریوطی بوده است. عذاب بی‌سابقه‌ای که خداوند در مائده/ 115 حواریون را از آن تحذیر داده است، فی‌الواقع در آتیه رخ داد و یهودا در چاهی که برای عیسی(ع) کنده بود خود درافتاد و چهره‌اش به چهرۀ عیسی(ع) تغییر یافت و اینچنین همه گمان بردند که او عیسی است و امر بر آنها مشتبه شد. اما خداوند اندکی بعد با ظاهر کردن مجدد عیسی(ع) در اورشلیم، این شبهۀ عظیم را زدود.

حضرت علی اکبر - می‌کشی‌ام ای پسرم

علی نما اشاره‌ای
جان پدر نظاره‌ای
می‌کشی‌ام ای پسرم
به حالِ من تو چاره‌ای
گر نظری به من کنی
مرهم جان و تن کنی
آه بکش که خونِ خود
برون ز این دهن کنی
آه زدی تو آتشم
پور عزیز و مه وشم
چگونه با قدِ خمم
تو را به خیمه‌هاکشم
برس به داد دلِ من
حل بنما مشکلِ من
مزن تو دست و پا پسر
که می‌شود قاتلِ من
دلم ز غم روان شده
سرخ که آسمان شده
بخنده گفته دشمنم
حسین بی جوان شده